جدول جو
جدول جو

معنی بهار چین - جستجوی لغت در جدول جو

بهار چین
(بَرِ)
جایی که در افسانه ها بمنزلۀ بهشت روی زمین است. بهشت گنگ. و آن بدست عده ای از ایرانیان در وسط خاک توران در طرف شمال سیر دریا (سیحون) برپا شده بود. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بهشت گنگ شود
لغت نامه دهخدا
بهار چین
(بَ رِ)
بت خانه چین. بهارستان. (فرهنگ فارسی معین) :
بی آفرین سرایی بلبل بهار و باغ
پدرام نیست گرچه چمن شد بهار چین.
سوزنی.
کآسمان قبلۀ زمین خواندش
وآفرینش بهار چین خواندش.
نظامی (هفت پیکر ص 63)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهارین
تصویر بهارین
(دخترانه)
منسوب به بهار، بهاری
فرهنگ نامهای ایرانی
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد در 8 هزارگزی شمال باختری بجنورد بر سر راه مالرو عمومی بجنورد به مانه واقع است، ناحیه ای است کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و 1879 تن سکنه، آب آن از چشمه سار تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و بنشن و شغل مردمش زراعت و مالداری و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلدر چین
تصویر بلدر چین
ترکی وردیچ اوشوم (گویش گیلکی) کرک بدبده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهر چین
تصویر گهر چین
عمل و شغل گوهرچین
فرهنگ لغت هوشیار
مرتعی بین کدیر و کالج نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در حوزه ی شهرستان نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی